گاهی کارها در هم می پیچد

گاهی فکر می کنی اوضاع اروم هست و تمرکز می کنی برای حل یک مشکل. اما یک دفعه اینقدر مسایل و مشکلات متعدد میاد سراغت که هر کدام از دیگری بحرانی تر و فوری تر و در نهایت همه چیز در هم می پیچد و ادم میماند که چکار کند.

هفته اخر فروردین عزممان را جزم کردیم برای حل مشکل یش آمده برای یکی از نزدیکان. بخشی را با صحبت و مهلت گرفتن حل کردیم بخشی را با ادای دین و بخشی هم مانده هنوز.

عید فطر سفری 8 ساعته رفتیم دیدن پدر و مادر، متاسفانه آنجا هم با بحرانی دیگر مواجه شدیم که موقت حل کردیم ولی همچنن باقی است و وقتی که گرفتیم روز شنبه تمام می شود و باید عمل کنیم به تعهدمان

و باز موردی دیگر.

متاسفانه ریشه همه این بحران ها یک چیز است: پول و حلّال همه این بحران یک چیز است: پول

توکلمان به خداست. چندین بانک رفتم برای دریافت وام تا مدیریت کنم این مشکلات را اما متاسفانه فعلا از وام خبری نیست.

گاهی کارها در هم می پیچد.